"دوش وقت سحر،از خواب ناز
برای نماز
بیدارم کرد مادر خوب و ناز!
گفت پاشو!
نمازت شد قضا و از این...!!!
منم که شبش تا ساعت سه داشتم پشت کامپیوتر چت می کردم!
سه متر پریدم رو هوا!
و دو تا معلقم زدم تا رسیدم به متکا!
پاشدم و سه سوته،
نه ببخشید!
شیش سوته،وضومو گرفتم
و جا نمازو انداختم وسط تخت!
گفتم...
دو رکعت نماز صبح به جای می آورم،از ترس مادرم،قربة الی الام!"
آنچه خواندید زبان حال خیلی هاست...
کسانی که نماز را یا از ترس دیگران،و یا از برای دیگران می خوانند.و قبل از اینکه برای خدا باشد،برای خلق خداست.
نه اینطور نباید باشد...
نماز را باید فقط برای رضایت خدا خواند،وگرنه همه اش پوچ و بی معنی مى شود.
در واقع بهتر است از زبان قرآن بگویم که می فرماید"در دین هیچ اجباری نیست"
چقدر زیبا و دلنشین.
آخرین اخبار ایران و جهان در بزرگترین آرشیو خبری در ایران. خبر+عکس. :: اخبار را در www.moroorgar.com حرفه ای بخوانید ::
سلام ..... ای ول ... بعد از گشتن دنبال کلی وبلاگ که نه اسمش به متنش میخوره نه اسمش به فامیلش بالاخره یه وبلاگ درست و حسابی پیدا کردم ..... توووووووووووووووووپ بود .. مخصوصا اون نماز روی تخت .... بازم میگم ای ول .....
حالا تو چی ؟؟ واقعا نمازت از روی زور بود ؟؟؟ از مامانت ترسیدی ؟؟؟
وبلاگ خوبی داری.خوشحال می شم یه سری به من بزنی
http://www.abadehcity.blogsky.com/
منتظر حضور سبز شما هستم.و دوست دارم نظر خودتون را رک اعلام کنید.
خیلی دوست دارم منو به جمع لینکهای خودتون اضافه کنید.
بترکی!
بر منکرش لعنت !!!!
کاملا موافقم
به اندازه کافی مرتد نیستی باید درست حسابی بنویسی
اگر بخواهم میزان از خدا بی خبریم را بنویسم باید یک مقاله بنویسم پس نوشته هایم را بخوان خوشحال می شوم
حتمآ دوست من ...
در مورد نوشته باید بگویم که این نوشته در واقع یک اتفاق واقعی نبوده،بلکه ناشی از خیالبافی های من برای بیان یک موضوع بوده است.
من نمیخواستم بگم که چنین افرادی مرتد و از خدا بی خبر هستند،
میخواستم بگم دیگران این طور،برداشت می کنند.چون عقل ۹۹٪ مردم توی چشماشونه!